بسم الله الرحمن الرحیم
«لا حول و لا قوة الّا بالله العلیّ العظیم»
«الحمد لله رب العالمین و الصلاة و السلام علی رحمة للعالمین»
در سرزمین ما و در روزگاری نه چندان دور، بر فرازِ راه هدایت عقلِ محجوبِ نفس و قلب، چراغِ هدایتِ تشریع به دست نیکمردی فروزان شد تا زنگار شک و تردید و غبارِ نشسته بر کتابِ هدایت ربّانی و حاشیههای آن چنانی را بر سنّت نبوی بزداید و در عقل، جانی تازه بدمد و به انسان حیاتی دوباره ببخشد و «المسلم من سلم المسلمون من لسانه و یده» و همچنین «لا یومن احدکم حتی یحب لاخیه ما یحب لنفسه» را نصب العین گرداند و بانگ آزادی و آزادگی «فبشر عبادالذین یستمعون القول …» را طنینانداز گرداند و تقلید از هر نوع من و مایی را مدالی ننگ بر سینهی انسان بداند و تسامح و تساهل را نه نسبت به دوست، بلکه برای غیر مهیّا گرداند و حقوق را با حربهی مصلحت، پیش پای تکلیف، قربانی نکند و استبداد فکر و اندیشه را با توجیه منشاء رازدانی و قدسی آن مستکبر نگرداند و با سلاحِ اصلِ محکمِ «و امرهم شوری بینهم» هر نوع نظام دیکتاتوری مذهبی و دینی را در هم بکوبد و حصارهای تنگ و تاریک و کوتاه ساخته شدهی دست بشری را از بیخ و بن برکند و نگاه خود را به اندازهی آفریدگان آفریدگار برای نیل به دیدار معشوق وسعت بخشد و ناگواریهای زندگی و فشار و سختیهای معیشت را بر خود هموار سازد، باشد که افرادی از ناگواریها و سختیها نجات یابند. عدالت پیشگی را با شعار «آن چه بر خود نمیپسندی بر دیگران مپسند» جامه عمل میپوشاند و هرکس را به خلوصِ نیّتِ تقوی آفرین، ارج مینهاد و همراهان و هممسیران دیده و نادیده، به مقدار مفید بودنشان برای مردمِ محروم و مظلوم و سرگردانِ جامعه، محبوب بودند، یاد باد آن روزگاران یاد باد.
علی حسامی
ثبت دیدگاه